بیایید به راستی هم دل باشیم همانطور که هم زبانیم

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ بیایید به راستی هم دل باشیم همانطور که هم زبانیم خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، یکی از وظایف رهبری، تعیین سیاست‌های کلی نظام و نظارت بر اجرای آن است. (1) نماد اصلی این سیاست‌ها، ابلاغ سیاست‌های کلی آموزش‌وپرورش و اقتصاد مقاومتی و از این قبیل موارد بوده است که برای دستگاه اجرایی و نظارتی کشور الزام قانونی نیز ایجاد می‌کند. در شعاع این وظیفه‌ی قانونی، می‌توان نام‌گذاری هر سال توسط رهبر معظم انقلاب را نیز در این چارچوب تعریف کرد.
نام‌گذاری هر سال توسط رهبر انقلاب با نگاهی به گذشته و آینده‌ی روند پیشرفت ایران اسلامی انجام می‌گردد. گاه مسئله‌ها و مانع‌تراشی‌های ارزشی و گاه تلنگرهای اجرایی توانسته‌اند اولویت‌دهی رهبر انقلاب را به خود جلب کنند و نام‌گذاری سال جدید را متأثر نمایند. سال امام علی (ع) یا پیامبر اعظم (ص) و یا حماسه‌ی حسینی در کنار سال عزم ملی و مدیریت جهادی و یا سال اصلاح الگوی مصرف، از رویکردهای متفاوت رهبری نظام اسلامی است که البته منوط به همان سال نبوده، بلکه هرکدام نشان‌دهنده‌ی بُعدی از الزامات پیشرفت همه‌جانبه‌ی جامعه‌ی اسلامی ایران است.
با توجه به شرایط سال‌های اخیر و ورود دشمن در عرصه‌ی جنگ اقتصادی و اعمال تحریم‌های همه‌جانبه بر نظام و مردم ایران، شاهد تأثیر این جهت‌گیری دشمن در سوگیری‌های رهبر انقلاب، چه در ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی به‌عنوان راهکار عبور از مانع‌تراشی‌های دشمن و چه نام‌گذاری سال‌ها در چند سال اخیر، بوده‌ایم. نام‌گذاری چند سال اخیر و توجه به پارامترهای اقتصادی و اجرایی، مؤید تأکید ویژه‌ی ایشان به این حوزه و فوریت حرکت در زمینه‌های اقتصادی است.
در شرایطی که نظام اسلامی توانسته است از بحران مشروعیت و امنیت در دوره‌ی حیات خود با صلابت و سربلندی عبور کند و در مقابل شبهات و هجمه‌های ارزشی و ایدئولوژیک به سطح بالایی از نهادینگی مشروع در سطح جامعه دست یابد، دشمنان خارجی و بدخواهان داخلی با وجود عجز در به بحران کشیدن انقلاب اسلامی در حوزه‌ی اندیشه، این‌بار سعی دارند در حوزه‌ی مطالبات معیشتی، کارآمدی نظام جمهوری اسلامی را خدشه‌دار کنند و با استفاده از حربه‌ی تحریم و اخلال در امور اجرایی، با ایجاد نوعی نارضایتی اجتماعی، به‌نحوی ساختار سیاسی موجود را ناکارآمد جلوه دهند و در گام بعد، اندیشه و ارزش‌های انقلاب اسلامی را مسبب بروز مشکلات نشان دهند و هدف اصلی خود در برچیدن جمهوری اسلامی را عملی نمایند.
رهبر معظم انقلاب علاوه بر تصریح بر شکست تحریم‌ها، این اتفاق را به‌نوعی فرصت قلمداد می‌کنند و می‌فرمایند:

«آن‌ها گفتند تحریم‌های هوشمند یا تحریم‌های فلج‌کننده، اما می‌بینیم که این تحریم‌ها نه آن‌چنان هوشمند بود، نه فلج‌کننده بود. خب، همین تحریم‌ها موجب شد که در بسیاری از چیزهایی که خودکفایی نداشتیم، به خودکفایی برسیم، تحرک خوبی را در زمینه‌های علمی به وجود بیاوریم، کارهای بزرگی را در زمینه‌ی تولیدات صنعتی و نظامی و غیرنظامی در کشورمان شاهد باشیم و به راه‌های گوناگونی برای اینکه این تحریم را خنثی کنیم، برسیم.» (2)

بدون تعصب و شعارزدگی باید گفت با توجه به هدف‌گذاری تحریم‌کنندگان در فلج کردن اقتصاد کشور، این برنامه‌ریزی همچون بسیاری از برنامه‌های دشمنان نتوانسته است اهداف خود را محقق کند، اما این به معنی عبور از مشکلات ناشی از تحریم و آسیب‌پذیری اقتصادی ما نخواهد بود. سلسله اقدامات متناسب در شرایط موجود در قالب سیاست‌های مقاومتی مؤید مشکل‌آفرینی دشمن در این عرصه و عزم جدی رهبر فرزانه‌ی نظام اسلامی جهت عبور از این مانع بزرگ است.
یکی از اصول بنیادین و زمینه‌ساز تحقق اقتصاد مقاومتی، تلاش برای مردمی کردن اقتصاد است. تاریخ انقلاب اسلامی نشان داده است در هر برهه‌ای، مردم در حل مشکلات و مسائل وارد شده‌اند، معضلات با سرعت بیشتری حل شده و عبور از بحران‌ها امکان‌پذیر شده است. بند اول ابلاغیه‌ی اقتصاد مقاومتی نیز به این موضوع اختصاص یافته است. در این بند، این‌گونه به مشارکت آحاد مردم اشاره شده است: تأمین شرایط و فعال‌سازی کلیه‌ی امکانات و منابع مالی و سرمایه‌های انسانی و علمی کشور به‌منظور توسعه‌ی کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیت‌های اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاری‌های جمعی و تأکید بر ارتقای درآمد و نقش طبقات کم‌درآمد و متوسط. (3)
نام‌گذاری سال جدید با عنوان «دولت و ملت، همدلی و هم‌زبانی» در این راستا قابل تفسیر است. اشاره به یکی از بسترهای تحقق اقتصاد مقاومتی و درخواست از آحاد جامعه برای همراهی با دولت و دستگاه اجرایی، عبور از شرایط موجود را ممکن خواهد کرد. نکته‌ی مهم در شعار امسال، توجه به دو سطح همدلی و هم‌زبانی است. هم‌زبانی مردم و دولت که جنبه‌ی روانی و ظاهری دارد، موجبات تلطیف فضای اقتصادی و کاهش تأثیر حربه‌های دشمن در تفرقه‌اندازی بین جامعه و مسئولین را فراهم می‌‌کند و در پیشگاه ناظران منطقه‌ای و بین‌المللی، مانوری غیرت‌مدارانه را به نمایش خواهد گذاشت.
از طرفی توجه به همدلی، همکاری مردم و دولت در عرصه‌های اجرایی را مدنظر قرار می‌دهد. در این عرصه، شعار به‌تنهایی کافی نیست و اگر با اقدام عملی مردم و دولت همراه نگردد، آسیب‌هایی نیز به‌همراه خواهد داشت. مردم نجیب ایران همان‌طور که با متانت خاص خود حاشیه‌های اجتماعی ناشی از تحریم را دامن نزدند، باید با همکاری بیشتر، زمینه‌ی شکوفایی اقتصادی و عبور از مشکلات را فراهم آورند. البته سوی دیگر این همدلی و هم‌زبانی مربوط به دولت است. به همین جهت، او نیز باید در جهت همدلی با مردم گام‌هایی بردارد. به‌طور کلی، باید گفت در صورت تحقق این امر، زمینه‌ی مشکل‌آفرینی در حوزه‌ی کارآمدی، کاهش می‌یابد و فرصت برای خیزش بزرگ فراهم می‌شود.
جهت درک بهتر اهمیت همراهی مردم و دولت برای عبور از مشکلات و فعال کردن ظرفیت مردم ایران، می‌توانیم بیانات رهبر انقلاب در پیام نوروزی ایشان را مورد بررسی قرار دهیم. ایشان در این رابطه می‌فرمایند:

«آنچه در این ساعت مایلم به ملت عزیزمان عرض کنم، این است که این ظرفیت عظیم و مهم دست‌یافتنی است، ولی شروطی دارد. یکی از مهم‌ترین شروط عبارت است از همکاری‌های صمیمانه‌ی میان ملت و دولت. اگر این همکاری صمیمانه از دو سو شکل بگیرد، یقیناً همه‌ی آنچه جزء آرزوهای ماست، دست‌یافتنی است و آثار آن را مردم عزیزمان به چشم خواهند دید. دولت، کارگزار ملت است و ملت، کارفرمای دولت است. هرچه بین ملت و دولت صمیمیت بیشتر و همکاری بیشتر و همدلی بیشتری باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت. باید به یکدیگر اعتماد کنند؛ هم دولت ملت را به معنای واقعی کلمه قبول داشته باشد و ارزش و اهمیت و توانایی‌های ملت را به‌درستی بپذیرد، هم ملت به دولت که کارگزار کارهای اوست، به معنای حقیقی کلمه اعتماد کند... لذا به نظر من، امسال را باید سال همکاری‌های گسترده‌ی دولت و ملت دانست. من این شعار را برای امسال انتخاب کردم: دولت و ملت؛ همدلی و هم‌زبانی. امیدواریم این شعار در عمل تحقق پیدا کند و هر دو کفه‌ی این شعار، یعنی ملت عزیزمان، ملت بزرگمان، ملت با همت و با شجاعتمان، ملت بصیر و دانایمان و همچنین دولت خدمتگزار بتوانند به این شعار به معنای حقیقی کلمه عمل بکنند و آثار و نتایج آن را ببینند.» (4)

مدل مردمی کردن راه‌حل‌های اجتماعی که نقش کلیدی در پیروزی انقلاب داشت و همچنین توانست نظام و جامعه‌ی ایران را از بحران‌های امنیتی و تحمیل هشت سال جنگ سربلند بیرون آورد، امروز نیز در قالب نهضتی مردمی می‌تواند راهگشای معضلات اقتصادی ایران باشد. رهبر انقلاب بعد از بدیل‌سازی در مقابل تحریم و رویکرد سازش در قالب سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، سعی دارند با بسیج مردمی و گستراندن مسئله‌ی اقتصاد کشور در بین تک‌تک افراد جامعه، بار دیگر از این مدل برای عبور از مشکلات استفاده نمایند. توجه به خرید کالای ایرانی و فرهنگ‌سازی در این رابطه و ایجاد حس مسئولیت عمومی در قبال تولید داخلی را می‌توان از مصادیق این موضوع قلمداد کرد که در بیانات ایشان در حرم رضوی نیز مورد اشاره قرار گرفت.

نامگذاری سال ۹۴ از سوی مقام معظم رهبری به نام همدلی و هم زبانی میان ملت و دولت می‌تواند مبین رویکرد دولتمردان اجرایی کشور در اجرای دقیق منویات ولی فقیه جامعه‌ی اسلامی باشد، لیکن بهره‌گیری هر چه بیشتر از اندیشه‌های عالمان ژرف‌نگر همچون آیت‌الله العظمی جوادی آملی می‌تواند در تبیین هندسه‌ی نظام اسلامی، موجبات تقویت هر چه بیشتر پیوند ناگسستنی میان ملت و دولت را فراهم سازد، به عنوان نمونه ایشان در تبیین نقش کلیدی اخلاص در تقویت هماهنگی میان دولت و ملت فرموده‌اند:

«وجود این شاخصه زمینه را برای رشد فرهنگی، حضور سیاسی، خلوص و صفای مردم گرانقدر ایران اسلامی و هماهنگی دولت و ملت مهیا می‌کند و نظام اسلامی را همچنان از گزند زمین و زمان و زمانه حفظ می‌کند، و همهٴ اینها در سایهٴ خلوص و در پرتو اخلاص است».

لذا در ادامه مهمترین معیارهای تحقق همدلی و همزبانی ملت، دولت از منظر مفسر بزرگ قرآن کریم به مخاطبان ارائه می‌شود:

 

ولایت فقیه؛ راهنمای ملت و دولت

 

آیت‌الله جوادی آملی در تبیین نقش کلیدی ولایت فقیه در امور سیاسی نظام اسلامی فرمودند: امروزه در بیشتر کتاب‌های فقهی در مسائلی نظیر ولایت فقیه، حکومت و امور حسبی، بر این عقیده‌اند هر عملی که خوب و مورد رضایت خداوند است و متولی و سرپرست ندارد، فقیه می‌تواند اداره آن را بر عهده گیرد، بدین لحاظ لازم است این تفکر در حوزه‌ها اصلاح شود تا حوزه متحول شده و بتواند راهنمای دولت و ملت باشد و چگونه ممکن است دین اسلام برای امور مهم و اساسی برنامه‌ای نداشته باشد.

 

عقلانیت؛ شاخصه‌ی اقتدار ملت و دولت

 

آیت‌الله جوادی آملی وجود شاخصه‌ای مهم همچون عقلانیت صحیح میان ملت و دولت به گونه‌ای که مولفه‌ی مردم‌سالاری دینی را محقق سازد را از جمله شاخصه‌های تقویت همدلی و هم زبانی ملت و دولت برمی‌شمرد، ایشان در فرازی تفصیلی فرمودند: اقتدار ملی از زیر پل سالار بودن دولت یا ملت عبور نمی‌کند، این‌گونه نیست که دولت یا حاکمیت بر مردم، سالاری و سروری داشته باشد یا ملت بر دولت و حاکمیت سالاری و سروری احساس کند، بلکه به واقع زمانی اقتدار ملی پدید می‌آید که عقل، سالار میل‌ها و حس‌ها و دریافت‌ها باشد.
رفتاری موجب اقتدار ملی است که از مبنای صحیح انسان شناسی استمداد کند. گروهی که خواسته‌های برخاسته از حس و وهم را خرد پنداشتند و قداست حریت را در پای پلید شهوت و غضب پایمال کردند سیاست و حکومت را که از شریف‌ترین شاخه‌های علوم انسانی است بر اثر نشناختن گوهر انسان به سلطنت بر مردم معنا و تفسیر می‌کنند خواه بر مردم میهن خود و خواه بر مردم کشور دیگر.
امیرالمؤمنین در خطبه ۱۲۹ می‌فرماید: "اِضْرِبْ بِطَرْفِکَ حَیْثُ شِئْتَ مِنَ اَلناسِ فَهَلْ تُبْصِرُ إِلا فَقِیراً یُکَابِدُ فَقْراً أَوْ غَنِیاً بَدلَ نِعْمَةَ اَللهِ کُفْراً أَوْ بَخِیلاً اِتخَذَ اَلْبُخْلَ بِحَق اَللهِ وَفْراً أَوْ مُتَمَرداً کَأَن بِأُذُنِهِ عَنْ سَمْعِ اَلْمَوَاعِظِ وَقْراً" هر سمتی را خواستی نگاه کن یا نیازمندی می‌بینی که زیر بار توان فرسای فقر خمیده است یا توانگری را می‌نگری که با عیش رفیه و خوشگذرانه به کفران نعمت خدادادی مبادرت می‌کند یا بخیلی را مشاهده می‌نمایی که بخل را سبب وفور و فراوانی ثروت می‌داند و ابای از تأدیه حقوق الهی را پایه انبوه شدن ثروت تلقی کرده است یا متمردی را می‌یابی که از اتعاظ و پندپذیری سرپیچی می‌کند. چنین دولت یا ملتی اگر پیروز شوند اقتدار کاذب و زودگذر پیدا می‌کنند که در ایام شادکامی دروغین خویش، از هیچ خلافی هراس ندارند و از زیر پا نهادن تمام اصول ارزشی تحاشی نخواهند داشت و اگر بتوانند عصای موسای کلیم علیه السلام را در دست فرعون یا سامری قرار می‌دهند و حسین بن علی علیه‌السلام را در عَتَبه عُتبه اَموی می‌نشانند و با تشویه جمال عدل و تحسین وصمه ظلم، هر معروفی را منکر و هر منکری را معروف ارائه می‌دهند. در چنین صحنه سهمگینی است که انسان حق مدار، صدق محور و آزادمنش می‌سراید: "ای مرگ اگرنه مرده ای دریابم."
گروهی که تقاضاهای برخاسته از اقتضای فطرت و فطنت را فکرت ناب می‌دانند و قداست آزادی را حراج نکردند و حس و خیال و وهم را به امامت عقل نظر و نیز شهوت و غضب را به زعامت عقل عمل رهبری نموده و می‌کنند بر اثر انسان‌شناسی صحیح، سیاست و حکومت را درست تفسیر می‌نمایند و آن را به سلطنت بر دنیا و تمام مظاهر درونی و بیرونی آن معنا می‌کنند؛ یعنی نه دولت، سالار کسی است و نه ملت. هیچ انسانی تحت قیومیت سالارگونه کسی نیست بلکه عقل مردم، سالار حس آنان و عزم ملت، سالار هوس آن‌هاست و این معنا همان مردم‌سالاری دینی است که از انسان‌شناسی سالم برخوردار است زیرا انسان کریم را جز قرآن کریم، چیزی تفسیر نمی‌کند و بهترین شیوه تفسیر گوهر انسانیت، همانا تفسیر انسان به انسان است که فن خاص و مبنای مخصوصی عهده‌دار تدوین چنین تفسیری است و این‌گونه انسان شناسی کامل، محصول جهان‌بینی توحیدی جامع و نتیجه معرفت‌شناسی همه‌جانبه و فراگیر است.

 

عزتمندی دولت و ملت درسایه‌ی تقوا

 

مفسر بزرگ قرآن کریم لزوم تهذیب نفس در فضای سیاسی جامعه اسلامی را مقوم اقتدار ملی نظام اسلامی دانستند و فرمودند: در خطبه ۸۷ نهج‌البلاغه می‌خوانیم: "قد الزم نفسه العدل فکان اول عدله نفی الهوی عن نفسه" یعنی اولین برنامه سیاسی مردم با ایمان، هوازدایی و هوس‌روبی است. چهره شفاف انسانی، آن لحظه ظهور می کند که وی گِرد گَرد و غبار اغیار نگردد و هنگامی زهور می نماید که او در مطاف طغیان به اشواط اشتغال پیدا نکند. حکیم سنایی چنین می‌سراید: "دین برون آید ا گنه بنهی / سر پدید آید ار کُلَه بنهی."
چنین ملتی مقتدرانه حافظ کرامت انسانی خویشند نه تن به حقارت ستمگران می‌دهند و نه به خواری و ستم‌پذیری رضا خواهند داد بلکه هماره کریمانه به سر می‌برند. به تعبیر امیرالمؤمنین در خطبه ۱۶۵ "قوم لم تزل الکرامه تتمادی بهم حتی حلوا دار القرار " رسیدن به چنین اقتدار و کرامتی جز از راه تهذیب نفس که رسمی‌ترین برنامه حکومت دینی است میسور نیست.

 

جوامعى که دولت و مردم به یکدیگر اعتماد و اطمینان دارند به سرعت و باقدرت راه آبادى و شکوفایى و اقتدار و عظمت و پیشرفت را طى مى‏‌کند. در این گونه جامعه‏‌ها، در سایه هدف مشترک‏ مردم و دولت، هماهنگى نیروها و امکانات، همکارى و بسیج ‏اندیشه‏‌ها، تعاون دل‌ها و دست‌ها و در یک سخن مشارکت راستین شکل‏ مى‏‌گیرد.
یکى از اسرار توفیق انبیاء الهى و موفقیت امام خمینى (ره) در انقلاب ‏اسلامى، همین نبودن فاصله‌ی فرهنگى بین آنان و مردم بود.
در جامعه‏‌اى که اعتماد و اطمینان متقابل وجود ندارد، افراد وگروه‌ها، به جاى اندیشیدن به خدمت و سازندگى، بخشى از نیروها و امکانات خویش را صرف مقابله با بخشى دیگر، و شبهه زدایى از ذهن دیگران مى‏‌کنند و پاره‌‏اى دیگر از امکانات صرف نظارت و مراقبت هرچه بهتر و بیشتر بر رقیب مى‌‏شود و بخشى صرف نظارت‏ برخود کنترل‏‌گران مى‏‌گردد.
عدم اعتماد دولت و ملت در برابر دشمن خارجى، قدرت دفاع نظامى ‏را شدیداً کاهش مى‌‏دهد و در عرصه‌ی پیشرفت و سازندگى، حرکت را کند و گاه متوقف مى‏‌سازد.
دامن زدن به اختلافات جناحى و گروهى، رشد علم و فرهنگ را دچار اختلال مى‏‌سازد و اقدامات فرهنگى گروه‌ها و گرایش‏‌ها، فعالیت‌‏هاى مثبت طرفین را خنثى مى‏‌کند و سرانجام جوّ دلهره و وحشت‏ و نفاق بر روابط دولت و ملت حکم‌فرما مى‌‏شود. ملت از دولت‏ بیم ‏مى‌‏برد و دولت از ملت مى‏‌هراسد. و بدین‏‌سان «بى‌‏اعتمادى‏» که‏ آفت‏ بزرگ هرگونه توسعه‏‌ی سیاسى، فرهنگى و اقتصادى است، دامن‌گیر دولت و ملت مى‏‌شود.
کتمان قراردادهاى خارجى و ماهیت «طرف خارجى‏» سانسور خبرها، مولود بى‌‏اعتمادى در روابط دولت و ملت است که بى‏‌اعتمادى‏ افزون‌‏تر هم مى‌‏آفریند.
در جو «بى‏‌اعتمادى ملى‏»، خفقان، وحشت و دلهره و اضطراب‏ روانى، گسترش مى‏‌یابد، تملق، دروغ و خوش رقصى و نمّامى از یک‌‏سو و اتهام و بدبینى و کارشکنى و یأس و نفرین و نفرت از سوى ‏دیگر به چشم مى‌‏خورد و یکى از ضرورى‌‏ترین نیازهاى امروز کشور با تقویت و ارتقاء اعتماد ملت و دولت است. ما قبل از اعتماد سازى‏ در روابط خارجى به گسترش جوّ اعتماد و صداقت و برادرى در داخل ‏نیاز داریم.

 

گفتمان ملى

 

گفتگو با کسانى که با همدیگر زبان مشترک و اهداف و آرمان‏‌هاى‏ واحد داریم، کسانى که همه قرآن و سنت و عترت رسول‏‌خدا (ص) را قبول دارند، بسیار ساده‏‌تر و رأفت آمیزتر و جدى‏‌تر از گفتگو بین‏ تمدن‏‌ها و دولت‌ها و فرهنگ‌هایى دیگر است، که دین را ابزار فریب‏ مى‏‌دانند و معتقدند، در عالم حق مطلقى وجود ندارد و هر دین و کیش و فلسفه‏‌اى تا حدى حق است و تا حدى باطل و گاهى حق است و گاهى باطل.
در گفتگوهایى که بر اساس صداقت، براى شناخت‏ حق انجام مى‏‌گیرد، امید تفاهم و تبادل فکر و اندیشه و همدلى و تقریب قلب‏‌ها، وجود دارد. ولى گفتگو با کسانى که جز فریب و استثمار به چیزى ‏نمى‌‏اندیشند، اتلاف وقت و نیرو و بستر غفلت و صحنه‌ی دادن ‏اطلاعات به دشمن است.
راستى برخى گفتگوها و مذاکرات گفتگوى «ناشنوایان‏» و «بیمار» است که عیادت کران از بیماران براى هر دو طرف بسیار رنج‌‏آفرین ‏و غم‌‏انگیز خواهد بود.
گفتگو با کسانى که از شنیدن آواى حقیقت ناتوان‌‏اند، دردى را دوا نخواهد کرد. بهتر است استکبار جهانى در آغاز به درمان گوش ‏ناشنواى خویش بپردازد. و لااقل سمعکى براى خود فراهم آورد، تا گفتگو مقدور و مفید و موثر باشد. مستکبران از شنیدن آواى‏ حقیقت محروم‌‏اند و تا روحیه‌ی خودبرتربینى و سلطه‌‏طلبى را کنارنگذارند، مذاکره و گفتگو مشکلى را حل نخواهد کرد. البته گفت‏ و شنود اندیشمندان آگاه و پارسا با دانشوران و حق‏‌جویان عالم ‏همیشه بوده و خواهد بود و اسلام خود منادى این‌‏گونه گفتگو است قل‏ یا اهل الکتاب تعالوا الى کلمه سواء تکرار است.

 

موانع اعتماد دولت و ملت

 

آن‌چه ملت و دولت را از هم دور مى‏‌کند و بین کارگزاران و مردم‏ جدایى مى‌‏افکند، عناصر و عوامل گوناگونى است که به دو سوى دولت ‏و ملت مربوط مى‏‌شود. اگر براستى خواهان هرگونه پیشرفت کشور بسوى استقلال و آزادى و حکومت اسلامى هستیم، باید با همه‌ی عوامل‏ فاصله افکن و اختلاف آفرین مبارزه کنیم.

 

الف. فاصله اقتصادى

 

اگر بین دولت مردان و مردم از نظر زندگى تفاوت فراوان باشد و کارگزاران در «مسکن‏»، «لباس‏»، «وسیله سوارى‏»، «لوازم زندگى‏» و «امکانات رفاهى‏» با مردم فاصله داشته ‏باشند و عملاً یک طبقه اقتصادى برتر را تشکیل دهند، در اعتماد مردم به آنان خلل پدید خواهد آمد و از اینجاست که در نظام‏ اسلامى هرکس مترفانه زندگى کند، از هر طیف و جناح و گروه باید از سیستم حکومتى کشور اسلامى کنار گذاشته شود، سر گیرد و برون‏ رود از کربلاى ما، پیامبران که به عنوان رهبران و زمام‌داران ‏جوامع بشرى بر اساس معیارهاى مکتبى شناخته مى‏‌شوند، شرط «زهد» را در عقیده پذیرفته و در عمل به کار بسته‌‏اند. «و شرطت‏ علیهم الزهد فى درجات هذه الدنیا الدنیه و زخرفها و زبرجها فشرطوا لک ذالک و علمت منهم الوفاء به...» (1) خدایا بر آنان زندگى زاهدانه را شرط کردى آنان هم پذیرفتند و دانستى که‏ به پیمان وفا دارند تو هم آنان را قبول کردى و...
و یا در نهج‌‏البلاغه مى‌‏خوانیم: «الا و ان امامکم قد اکتفى من‏ دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه‏» (2) هان، آگاه باشید که‏ پیشواى شما از دنیا به دو جامه‌ی کهنه و از غذاهاى آن به دو قرص‏ نان اکتفا کرده است.
باز على (ع) در بیان علت‏ ساده‌زیستى خویش مى‏‌گوید: «ان‏ الله فرض على ائمه العدل ان یقدروا انفسهم بضعفه الناس کی لا یتبیغ بالفقیره فقره‏» (3) براستى خدا بر پیشوایان عادل‏ واجب کرده که بسان فقیران زندگى کنند، تا فقر تهیدستان برآنان دشوار نیاید.

 

ب. فاصله فرهنگى

 

وقتى زبان، فرهنگ، اخلاق و عادات ملت و دولتمردان ناهمگون ‏باشد، کارگزاران در جذب توده‌‏هاى مردم و اکثریت قاطع ملت، زبان مشترک و فرهنگ واحد ندارند، توان جلب اعتماد آنان را نخواهند داشت. اصولاً راز عدم توانایى روشنفکران در ایجاد یک ‏انقلاب مردمى در ایران و بسیارى از کشورهاى جهان، نبودن فرهنگ ‏و زبان مشترک بین مدعیان روشنفکرى، غرب‏‌گرایان و توده‌‏هاى مردم ‏است.
غرب‏‌زدگان براى تاثیرگذارى در جامعه همیشه سعى کرده‌‏اند که ازعلماى شیعه به عنوان ابزار ارتباطى و زمینه‏‌ساز اعتماد مردمى استفاده کنند و روحانیون را به عنوان پل پیروزى براى دستیابى ‏به‏ مقاصد خویش بکار بگیرند. و این هشدارى به روحانیون و فضلاى‏ حوزه‏‌هاست که دین و آبروى خویش را قربانى دنیاى آنان نسازند.
البته عالمان پارسا و زمان‏‌شناس شیعه، معمولاً با این نقشه‏‌هاى‏ شوم برخورد آگاهانه داشته و چون سدى استوار در برابر آرزوهاى‏ شیاطین غرب‏‌گرا ایستاده‌‏اند، اگر چه همیشه هم عالم نمایان و افرادى فاقد بینش اسلامى و نابرخوردار از تقواى کافى، بوده‌‏اند که دین و محرومین را به قیمت رفاه ناپایدار دنیا فروخته‌‏اند.
غرب‌زدگان و به اصطلاح نیروهاى ملى مذهبى، وجود عالمان دین را در مرحله‌ی شکل‏‌گیرى انقلاب لازم و مفید مى‌‏دانند ولى در مرحله‌ی تثبیت ‏انقلاب اسلامى شدیداً معتقد به حذف و کنار گذاشتن عالمان دین از صحنه مدیریت کشوراند. نیروهاى به اصطلاح ملى مذهبى از همان ‏روزهاى اولیه پیروزى خواهان آن بودند که امام حکومت را از شاه ‏و دار و دسته‌‏اش گرفته و دو دستى تقدیم این آقایان نماید و درهیچ کارى هم ولو در حمایت از محرومان و پاسدارى از استقلال کشور دخالت نکند.
البته موانع اعتماد به چند عامل فوق محدود نمى‏‌شود و فاصله‏‌هاى‏ اخلاقى، تاریخى، فیزیکى، عاطفى و روانى و تفاوت در آداب و عادات اجتماعى هم هرکدام نقشى در تضعیف پیوند مردم و دولت‏مردان ایفا مى‌‏کند و مى‌‏تواند از موانع اعتماد دولت و ملت محسوب ‏شود.
در نامه امام على (ع) به مالک اشتر مى‌خوانیم که  «و لا تنقضن سنه صالحه عمل بها صدور هذه ‏الامه و اجتمعت ‏بها الالفه‏» (4) سنت نیکى که به پیشینان نهاده و عامل وحدت مردم شده است ‏آن‌را نقض نکن.

 

نقش دین در اعتمادسازى

 

دین میثاق عقیدتى هر نظام ایدئولوژیک است، در جامعه‏‌هایى که‏ بر اساس جهان بینى و بینش واحد پدید مى‌آید، برخلاف جوامع لائیک ‏و سکولار، رشته پیوند ملت و دولت، دین است. دین بین ملت و دولت رابطه محبت، الفت، اخوت، اعتماد، ولایت و مشاوره و همکارى و همدلى و همراهى و حمایت طرفینى ایجاد مى‏‌کند.
تلاش در جامعه‌‏اى که مردم آن دین‏‌خواه‌‏اند هرگونه بى‌‏توجهى به ‏ارزش‌هاى دینى بزرگ‌ترین ضربه بر استقلال ملى و کیان سیاسى کشور و پیوند مستحکم دولت و ملت است. تردیدآفرینى‌‏ها در برخى مطبوعات ‏دین را از بین نمى‌‏برد. دین فطرى انسان است و زدودن دین ازاندیشه و قلب توده‌‏ها امکان پذیر نیست. فقط وقتى دین‌داران‏ مشاهده کنند که در یک سیستم سیاسى به هر بهانه ارزش‌هاى دینى ‏آنان مورد تهاجم است، در صلاحیت دولتمردان و کارگزاران تردید خواهند کرد. تحلیل مردم این خواهد بود که کارگزاران عقیده به‏ میثاق ملى و مشترک نداشته و یا توان دفاع از آن را ندارند و درهر صورت شایسته اعتماد نخواهند بود.
از این رو، مسوولانى که در برابر تعرض به ارزش‌ها و تعالیم ‏دینى بر نمى‌‏آشوبند. قبل از آن‌که به دین و ملت ضربه بزنند، اعتبار واقتدار دولت اسلامى را هدف گرفته‌‏اند.
دولت‌مردان در نظام اسلامى مقلد و مرید و گوش به فرمان قرآن و سنت و قانون برگرفته از آن‏‌اند، در نظام جمهورى اسلامى رهبرى و شوراى ‏نگهبان فصل‌‏الخطاب هرگونه شک و تردید در فهم درست اسلام ‏است.
شکستن قداست رهبرى و فقهاى شوراى نگهبان و کارگزاران مومن و مخلص نظام اسلامى و تمسخر دولت‌مران متعهد توسط برخى رسانه‏‌ها، مبارزه با استقلال و روابط استوار درونى در جامعه اسلامى است.
در نظامى که به دین و دینداران، آشکارا اهانت ‏شود، نه تنها آرمان همکارى و همدلى و مشارکت مردمى تحقق نخواهد یافت، بلکه ‏رابطه دولت و ملت روز به روز سست‏ تر و فاصله، هرلحظه بیشترخواهد شد و سرانجام دولت پشتوانه مردمی را از دست داده زمینه ‏نفوذ نااهلان پدید خواهد آمد
.

 

راه تقویت اعتماد

 

براى تحکیم اعتماد ملت و دولت برداشتن گام‌هاى زیر ضرورى است:
1 - کنار گذاشتن منادیان پیوند با کفار و منافقان از سطوح‏ بالاى تصمیم‏‌گیرى فرهنگى و سیاسى.
2 - گزارش صادقانه اقدامات و فعالیت‏‌هاى سیاسى و ارتباطات و آمد و شدهاى خارجى به ملت.
3 - مشاوره صادقانه و سازمان یافته با مردم در همه مسائل‏ سیاسى، اقتصادى و فرهنگى.
4 - احسان و نیکى به مردم و کاهش بار مالیات‏ ها و قیود غیرلازم قانونى.
5 - عفو و بخشش از لغزش‏‌ها و اشتباهات معمول مردم و تلاش در جهت هدایت فرهنگى آنان.
6 - رعایت کامل حقوق متقابل دولت و ملت‏ بر اساس قرآن و سنت.

با این ویژگی‌هاست که به تعبیر امیرمؤمنان (ع): «وقتى رعیت‏ حق والى را بپردازد و والى حق مردم را پاس دارد، حق قدرتمند خواهد شد، راه دین استوار خواهد گردید، نشانه‏‌هاى عدالت ‏برافراشته خواهد شد و کارها به سامان و گام‌ها روبراه خواهد بود و بدین گونه است که زمانه خوب مى‏‌شود و امید تداوم دولت مى‌‏رود و آزمندى دشمنان به یاس تبدیل مى‏‌گردد. (5)

تنظیم و ویرایش: سایت حرف آخر

[ چهار شنبه 21 بهمن 1394برچسب:سال دولت و ملت همدلی و هم‌زبانی ، مقاله سال دولت و ملت همدلی و هم‌زبانی ، ,

] [ 17:19 ] [ محدثه میری ]

[ ]

پرسش: با سلام خدمت استاد گرانمایه؛
لطف بفرمایید و توضیح دهید که از منظر شما چگونه و با رعایت چه ظرافت هایی باید شعار امسال را با نسبت خود با دولت یازدهم جمع نماییم؟ در حالی که ما می دانیم بسیاری از رویه های دولت چه در عرصه اقتصاد و چه در عرصه بین الملل خیلی با مبانی انقلاب اسلامی سازگاری ندارد. چگونه با چیزی که قلباً و عقلاً قبول نداریم همدل شویم؟ و به تبع آن چگونه با رویه های غلط دولت هم زبان شویم؟ حال آن‌که در مواردی وظیفه‌ی ما انتقاد از دولت است.

 

پاسخ: باسمه تعالی
سلام علیکم: تصور بنده آن است که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» بنا دارند چند قدم تاریخ ملت ما را جلو ببرند و در عین به رسمیت‌شناختن جریان‌های فکری معتقد به اصل انقلاب با سلایق مختلف هرکدام از این جریان‌های فکری متوجه جایگاه جریان مقابلِ خود در انقلاب بشوند.
امثال بنده انقلاب را طوری تعریف کرده و اهدافی را برای انقلاب مدّ نظر دارد که با تعریفی که امثال آقای دکتر روحانی و دکتر نوبخت و دکتر جهانگیری کرده‌اند یکسان نیست و از نظر امثال بنده آنچه که این افراد برای انقلاب اسلامی در نظر گرفته‌اند و سعی می‌کنند آن را به فعلیت برسانند، انقلاب اسلامی را از شور انقلابیِ مقابله با استکبار فرو می‌نشاند و رسالت انقلاب اسلامی را که به نظر بنده «نفی استکبار» است تا حدّی به حاشیه می‌برد و عملاً انقلاب اسلامی یک نوع هویت سیاسی فکری فرهنگی می‌شود در کنار فرهنگ غربی و فرهنگ سکولار کشورهایی مثل ترکیه. و لذا این آقایان قبول ندارند اهداف انقلاب آن چیزی است که ما برای انقلاب اسلامی تعریف کرده‌ایم.
عمده آن است که ما حرف آقایان را:
اولاً: بفهمیم و متوجه باشیم این افراد نیز به یک معنا خود را فرزند انقلاب می‌دانند و مطابق تعریفی که از انقلاب اسلامی دارند تلاش می‌کنند به انقلاب و مردم خدمت کنند و از این جهت می‌توان با آن‌ها همدلی داشت و خدمت آن‌ها را نادیده نگرفت.
ثانیاً: از آن جهت که برای انقلاب اسلامی یک هویت مستقل قائل‌اند و بنا ندارند هویت اسلامی انقلابی ما را در ذیل غرب قرار دهند -هرچند ما را در کنار آن‌ها تعریف کرده‌اند- می‌توان با آن‌ها همزبانی داشت و در عین حال دلایل خود را در ضعف این تعریف نسبت به انقلاب به صورت علمی به مردم عرضه داشت و یکی از موضوعات محافل علمی ما باید نقد علمی و عقلی نگاهی باشد که افراد فوق‌الذکر بدان معتقدند، در عین فهم اندیشه‌ی آنان.
این‌ آن «آزاداندیشی» مهمی است که ما در این تاریخ بسیار به آن نیاز داریم تا چند قدمی در تاریخ خود جلوتر بیابیم. چرا ما اندیشه‌ی این افراد را جدّی نمی‌گیریم و بر روی آن فکر نمی‌کنیم و انگیزه‌های آن‌ها را که می‌خواهند در راستای انقلاب باشند، درک نمی‌کنیم. با اندک ضعفی که از آن‌ها می‌بینیم به‌کلّی آن‌ها را نفی می‌کنیم.
باید جای «نفی» را با «نقد» عوض کرد و خود را مجهز به معارف عالیه‌ای نمود که معلوم شود نگاه آقایان فوق‌الذکر ما را به اهداف مقدس نظام اسلامی نمی‌رساند تا از این طریق آن‌ها در نگاه خود بازاندیشی کنند و از آن مهم‌تر جداً در نوع برخورد خود با منتقدین خود تجدید نظر نمایند. این‌ها گمان می‌کنند منتقدین‌شان هیچ طرحی برای مدیریت نظام ندارند و فکر می‌کنند تنها روش مقابله با استکبار همین روشی است که آقایان پیشه کرده‌اند.
آری! ما با همدلی و همزبانی نشان می‌دهیم می‌توان به افکار همدیگر نظر داشت و لااقل همدیگر را بفهمیم و نه این‌که حتماً باید مثل هم فکر کنیم و مثل هم عمل نمائیم و سال‌های سال طول می‌کشد تا این شعور تاریخی در جامعه‌ی ما نهادینه شود.
آری اگر چنین فضایی در تاریخ ما به‌وجود آید دیگر نقد دیدگاه‌ها به میان می‌آید به جای نقد اشخاص. در آن فضا ما می‌توانیم دیدگاه دولت آقای روحانی را که در فضای امیدواری به فرهنگ غربی می‌خواهد انقلاب اسلامی را در قسمت اجرایی مدیریت کند، نقد نماییم و آرام‌آرام جامعه‌ی خود را به این غنای فرهنگی برسانیم که برای ادامه‌ی حیات انقلاب اسلامی باید آزاد از آنچه که غرب برای بشر پیشنهاد می‌کند تصمیم بگیرد و معنای همدلی و همزبانی برای ایجاد چنین فضایی است. موفق باشید
منبع: سایت لب المیزان

[ یک شنبه 11 بهمن 1394برچسب:,

] [ 17:5 ] [ محدثه میری ]

[ ]

[ یک شنبه 11 بهمن 1394برچسب:,

] [ 17:4 ] [ محدثه میری ]

[ ]

 

 

اینفوگرافی سال دولت و ملت، همدلی و هم‌زبانی

 

اینفوگرافی سال دولت و ملت، همدلی و هم زبانی

برای دیدن اینفوگرافی در سایز اصلی بر روی آن کلیک کنید.

 

رهبر معظم انقلاب سال 1394 را سال «دولت و ملت؛ همزبانی و همدلی» نام گذاری کردند و ضمن تاکید بر همکاری های گسترده دولت و ملت با یکدیگر، دولت خدمتگذار و ملت شجاع، بصیر و دانا را دو کفه یک ترازو نامیدند و عمل به این شعار را ضروری دانستند. نظام جمهوری اسلامی از زمان شکل گیری، پشتوانه اصلی خود را مردم قرار داد و تا به امروز نیز با اتکاء به قدرت مردم مسلمان توانسته موانع و چالش ها را پشت سر بگذارد و به نظام سیاسی نمونه در منطقه و جهان بدل شود.

موانع همدلی در دولت یازدهم

دولت یازدهم که با شعار تدبیر و امید بر سر کار آمد، در یکسال و اندی که از عمر خود می گذراند، رفتارهایی از خود بروز داده که با شعار امسال همخوانی ندارد و باید برای تحقق آرزوهای ملت، در برخی از امور تجدید نظر کند. عدم تحمل منتقدان و آنها را با اصطلاحاتی چون بیسواد و بدون شناسنامه خطاب قرار دادن، به طور یقین در جهت عکس شعار همدلی و همزبانی است.

حضور افرادی در بدنه دولت که نه تنها عامل تفرقه و ایجاد فتنه در داخل بلکه باعث جهت دهی ایران هراسی در منطقه و میان کشورهای هم پیمان می شوند، به خودی خود منتهی به کمرنگ شدن همدلی و وحدت رویه در دستگاه اجرایی کشور با مردم و ارکان های دیگر قدرت خواهد شد. اظهارات تفرقه افکنانه علی یونسی پیرامون کشور عراق، موجی از ایران هراسی را توسط رسانه های دشمن رقم زد. عدم حضور خانم ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست در زمان اوج بحران ریزگردها در اهواز، باعث دلسردی عمیق مردم خوزستان نسبت به اقدامات دولت شد و جوی از بی اعتمادی را منجر شد. بازنگری دولت در این جایگاه ها و رفتارها، می تواند در تحقق شعار سال توسط دولت بسیار موثر باشد.

در بخش های اقتصادی کماکان شاهد رونق اقتصادی خاصی نیستیم. بسیاری از شهرک های صنعتی به حالت نیمه تعطیل درآمده اند و بخش های دیگر اقتصادی مانند مسکن نیز گرفتار رکود تورمی هستند. مردم به طور مشخصی ارقام و آماری را که توسط دولت در زمینه های اقتصادی و بیکاری ارائه می شود، در زندگی روزمره احساس نمی کنند. شفافیت و ارائه اطلاعات آماری دقیق می تواند فضایی ایجاد کند باعث رونق کسب و کار شود و ملت با اعتماد بیشتر وارد این فضا شود و سرمایه های خود را در مسیر تولید و نه واسطه بازی قرار دهند.

دولت رجایی، نمونه واقعی همدلی و همزبانی؛ دولت و ملت

در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از حسن های مسئولین و مقامات، هم رنگ بودن با عامه مردم بود. زمانی که مسئولی مبنای زندگی خود را ساده زیستی و درک زندگی مردم به معنای واقعی قرار می داد، گرایش عمومی به وی بیشتر می شد. شهید رجایی یکی از بارزترین نمونه ها در این زمینه بود. می توان اذعان داشت یکی از موارد همدلی و همزبانی فوق العاده ملت با دولت و بالعکس، در زمان شهید رجایی شکل گرفت که از فرزندان خَلَف مکتب امام خمینی (ره) بود. مردم دولت را از خود می دانستند و دولت نیز خود را عصاره ملتی متحد و انقلابی می دانست. بدین ترتیب اعتمادی مثال زدنی میان ملت و دولت شکل گرفت، چرا که دولت خود را محرم ملت می دانست و هیچ امری پوشیده از ملت نبود.

این در حالی است که دولت تدبیر و امید، بر محرمانه بودن اموری چون مذاکرات مهم هسته ای که بر زندگی مردم تاثیر مستقیم دارد، افتخار می کند. حتی نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، از بسیاری از بندهای مذاکرات بی اطلاع هستند، موضوعی که تاکنون با انتقادات بسیاری مواجه شده است. مردم ایران بارها ثابت کرده اند که در صورت اعتماد متقابل میان آنها و دولتشان، با قاطعیت با برنامه های دولتی همراهی خواهند کرد. همین عدم اعتماد شکل گرفته بود که بسیاری از مردم علی رغم اصرارهای دولت برای انصراف از دریافت یارانه نقدی، از این امر خودداری کردند. موضوعی که نشان داد مردم به آینده اقدامات دولت، اطمینان کافی را ندارند.

در صورتی که همین رمز همدلی بود که در هشت سال جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه ایران، معجزاتی را رقم زد که هیچ کارشناس نظامی از پس تحلیل آن برنمی آمد. رشادت های بی نظیر مردم ایران که برخاسته از ایمان و پایداری آنان برای دفاع از نظام اسلامی بود، زبانزد خاص و عام شد. هرچند پس از جنگ دولت ها وارد دسته بندی های سیاسی شدند و خودی ها و غیرخودی ها در منازعات سیاسی به واژه های مرسومی بدل شدند، و جناح ها هر موفقیتی را به اسم خود و شکست را به اسم رقیب می زدند، اما ملت ایران ورای چنین منازعاتی، در تمامی چالش ها با رهبری حضرت آیت الله خامنه ای، سربلند عبور کردند.

 

همدلی از همزبانی بهتر است

ربع قرن رهبری رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، نشانه ای از تدبیر و مدیریت بی نظیر ایشان در عرصه سیاسی است.  قطعا یکی از رموز موفقیت چنین مدیریتی در سپهر سیاسی کشور همدل و همزبان بودن مردم و رهبری بوده است. چنانچه رهبر معظم انقلاب در دفاع از حقوق مردم در مقابل بدخواهان انقلاب و ایران اسلامی، یک لحظه نیز عقب نشینی نکرده اند.

 با توجه به چنین رویکردی، ایشان همواره در بیانات خود خطاب به مسئولین نظام و همچنین ملت ایران بر همدلی، همکاری صمیمانه و همراهی تاکید ویژه و آن را رمز اتحاد و درنتیجه موفقیت ارزیابی کرده اند. ایشان، همدلی و همزبانی را برای تمامی مسئولین، مولفه ای مهم دانستند و بر این نکته نیز تاکید ورزیدند که همدل بودن از همزبان بودن بهتر است، چرا که همدلی است که منتهی به وحدت کلمه و همزبانی می شود. «پس زبان همدلی خود دیگر است / همدلی از همزبانی بهتر است». (بیانات در اجتماع مردم بجنورد، 19/1/1391)

بنابراین تقدم کلمه همدلی بر همزبانی، اشارتی حکیمانه از سوی رهبر معظم انقلاب است که رمز هم زبانی ملت و دولت را در همدلی می دانند و در نتیجه از همدلی است که همزبانیِ بدون تظاهر و ریا حاصل می شود و شعارها رنگ واقعیتری به خود می گیرند. 

همدلی برای خنثی کردن توطئه های دشمن

در چند سال اخیر، منطقه شاهد بیداری اسلامی بود که در ابتدا، به سرعت پیش رفت و چندین تن از سران خودکامه سرسپرده غرب را به زیر کشید، اما در اغلب این انقلاب ها، دولت هایی برخاستند که نه انقلابی بودند و نه اسلامی. امری که نشان داد، این کشورها فاصله زیادی با نظام سازی ای دارند که انقلاب اسلامی ایران توانست آن را ایجاد کند. انقلاب در مصر، تونس، لیبی و... می توانست به پیروزی برسد تنها وقتی که راه برای ایجاد چند دستگی ها و تفرقه افکنی و نسخه پیچی دشمنانش بسته می شد. حال آنکه ادامه اتحاد و همدلی انقلابیون حاصلی جزء ایجاد نظام و دولتی همسو و همراه نمی توانست داشته باشد. کاتالیزوری که راه را برای خدعه های دشمن می بست.

یکی از افتخارات نظام جمهوری اسلامی ایران، ایستادگی و مقاومت در برابر قدرت های بزرگ دنیاست، کشورهای زورگویی که با انواع و اقسام اقدامات توطئه آمیز، در صدد براندازی نظامی بودند که برخاسته از خواست مردمی همدل و همراه با نظام بود. رهبر انقلاب در اولین روز از سال 1384 در بیاناتی در حرم رضوی، همدلی و همبستگی ملت ایران را بهترین سلاح برای ختثی کردن تهدیدات دشمن کشور ارزیابی کردند و عنوان داشتند:

«مهمترین سلاح ملت ایران برای خنثی کردن تهدیدها، همبستگی ملی و همدلی است. ملت ایران برای خنثی کردن تهدیدهای دشمن احتیاج به بمب اتمی و سلاح هسته یی ندارد. همدلی و همبستگی شما مردم و چنگ زدن شما به ریسمان الهی و ایمان دینی، مهمترین سلاح ملت ایران است؛ این سلاحی است که در طول بیست و شش سال بعد از پیروزی انقلاب تا امروز کارایی خود را نشان داده و بعد از این هم نشان خواهد داد.»

همدلی، ادامه راه همبستگی

پیشتر نیز مقام معظم رهبری سال 1384 را سال «همبستگی ملی و مشارکت عمومی» نامگذاری کرده بودند، سالی که در آن انتخابات مهم ریاست جمهوری در آن برگزار شد و اتحاد و همدلی ملت ایران در این سال از مسائل مهمی بود که باید بیش از پیش مورد تاکید قرار می گرفت.

همانگونه که ایشان فرمودند نامگذاری سال توسط رهبری، اقدامی تشریفاتی نیست بلکه چراغ راهنمایی است که تمامی ارکان نظام اسلامی و مردم ایران باید آن را اولویت قرار دهند و نشان دهنده آن است که کشور در آن سال ضروریست به دنبال چه هدفی باشد. رهبر معظم انقلاب با مشخص کردن خطوط اصلی و کلی حرکت کشور در اولین روز هر سال، مطالبات ملت را از دولت و مسئولین خواستار می شوند و حرکت در این مسیر را وظیفه آحاد مسولین برای خدمت رسانی بهتر به مردم می دانند.

رهبر معظم انقلاب در دیدار کارگزارن و کارفرمایان در اردیبهشت 1387، پیشبرد اهداف کشور را در گرو همدلی ملت با مسئولین و همدلی مردم می دانند و خواهان آن هستند که ملت، مسئولین کشور را به همدلی برسانند:

«این کشور با اتحاد مسئولین، با همدلی مسئولین، با همدلی ملت با مسئولین، با اتحاد عظیم ملت ایران پیش خواهد رفت. همه‌ی تلاش امام بزرگوار ما در طول آن ده سال زندگىِ بابرکت خود در رأس جمهوری اسلامی، بر همین تأکید و بر همین نکته بود؛ اتحاد مردم، همدلی مردم. امروز هم همان است؛ باید کاری کنیم و ملت ایران کاری بکنند که مسئولین کشور با هم همدل باشند، همراه باشند، اختلاف و شقاق و درگیری و مچ‌گیری و دست به یقه شدن و ایراد بنی اسرائیلی از یکدیگر گرفتن، این چیزها نباشد.»

عبور از چالش های 1394 با همدلی و همزبانی

با مروری کوتاه بر پیشینه تاکیدات مقام معظم رهبری بر مولفه های همدلی، همبستگی، همزبانی و وحدت کلمه در کشور، به این نکته پی می بریم که سال 1394، سالی است که ایران برای عبور از چالش های داخلی و بین المللی بیش از گذشته به همدلی و همزبانی میان دولت و ملت نیازمند است. همانگونه که ایشان در پیام نورزی خود به ملت ایران عنوان داشتند برای رسیدن به اهداف «پیشرفت اقتصادی»، «اقتدار و عزت منطقه‌ای و بین‌المللی»، «جهش‌های علمی به‌معنای واقعی»، «عدالت قضایی و اقتصادی» و «ایمان و معنویت» شرط همراهی میان دولت و مردم ضروری است و دستیابی به این اهداف خارج از ظرفیت های نظام و ایران نیست.

بنابراین برای عبور از چالش های احتمالی که کشور در داخل و خارج در سال 1394 با آن روبه رو خواهد شد، رهبر معظم انقلاب همدلی و همزبانی دولت و ملت را بهترین راه حل برای آن دانستند. ایجاد رونق اقتصادی، انتخابات مجلس و خبرگان، عبور از بحران کمبود آب که به صرفه جویی در تمامی بخش ها احتیاج دارد، کاهش قیمت نفت، کمبود بودجه، ادامه روند پرداخت یارانه ها به قشر ضعیفتر جامعه، حفظ حقوق هسته ای، نبرد با تروریسم بین المللی در عراق، سوریه و کشورهای متحد ایران در منطقه، همگی موضوعات مهمی هستند که با همبستگی، اتحاد، تلاش و همدلی کارگزاران دولتی و مردم منتهی به نتیجه مطلوب برای کشور خواهد شد.

همدلی و همزبانی میان ملتِ کارفرما و دولتِ کارگزار

مقام معظم رهبری با اشاره به نقش کارگزار و کارفرما میان دولت و دولت، اعتماد میان این دو را برای بهتر پیش رفتن کار ها مهم دانستند. خادم ملت بودن مسئولین، از شاخص هایی بوده است که همواره پس از انقلاب اسلامی توسط امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب برای سنجش خدمت گذاری و پیشرفت امور مورد تاکید قرار می گرفته و این امر یکی از مهم ترین تفاوت های نظام کنونی و پیشین در ایران است. در واقع نظام جمهوری اسلامی دارای شاخصه مهم محبت و احترام به مردم است که خود باعث ایجاد اطمینان و اعتماد مردم به نظام می شود. 

فرمایشات امسال رهبری مسئولیت سنگینی را متوجه دولت می کند. دولت تدبیر و امید که رونق اقتصادی را اولویت خود در سال جدید دانسته، باید به تاسی از شعار امسال، به بهترین نحو ممکن امور اجرایی کشور را به پیش ببرد و خدمات کاملی به مردم ارائه دهد چرا که ملت با هوشیاری کامل اقدامات دولت را در تمامی عرصه ها دنبال خواهد کرد و چنانچه که در گذشته ثابت شده است مردم بهترین جواب را به خدمات دولت کارگزار، با پشتیبانی خود و همراهی با برنامه ها داده اند و خواهند داد. در این راستا دولت باید با اعتماد به قابلیت های مردم و بخش خصوصی، بسیاری از کارهای بر زمین مانده را به آنها بسپارد تا رونق اقتصادی به معنای واقعی شکل بگیرد. انحصاری کردن پروژه ها و قراردادها و ارائه رانت های دولتی به برخی از افراد خاص توسط دولت، که در گذشته نیز مشاهده شده است تنها باعث مسموم شدن فضای اقتصادی کشور و عدم اعتماد سرمایه گذاران شده است. شفافیت در این امور نیز برای ایجاد همدلی در بخش های اقتصادی بسیار نیاز است که دولت یازدهم باید آن را اجرایی کند.

روغن کاری چرخ دنده های موتور پیشرفت کشور با همدلی و همزبانی

شعار «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» کلیدی است برای گشایش تمامی قفل هایی که در سال 1394، باید گشوده شوند. همدلی و همزبانی دولت و ملت را می توان به روغن کاری چرخ دنده هایِ موتور اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور تشبیه کرد، که دولت باید در صدد به حرکت درآوردنِ بهتر آن در سال جدید باشد. همکاری و همدلی بیشتر میان قوا و مردم سرعت گردش چرخ دنده ها را افزایش خواهد داد و مسیرهای پیش رو برای رسیدن به مقصد را هموارتر می کند.

اکنون که راهبرد سال 1394 را با شعار همدلی و همزبانی ملت و دولت مشخص شده است و مردم ایران نیز در بسیاری از عرصه ها چون جنگ و تحریم، قابل اتکاء بودن خود را ثابت کرده اند، حال این وظیفه دولت است تا با مروری بر کارنامه نوزده ماهه خود، نقاط ضعف خود را شناسایی کند و با رفع این نقاط ضعف، در مسیر همدلی و همزبانی با ملت قرار گیرد. تغییرات در برخی از رویکردها و پست ها، در کنار محرم دانستن ملت در کلیه امور داخلی و خارجی و نیز شفافیت در ارائه اطلاعات و آمار اقتصادی و بالا بردن تحمل دولت در برابر منتقدین، می تواند چشم انداز روشنی جهت تحقق شعار سال باشد.

منبع: فرهنگ نیوز

[ یک شنبه 11 بهمن 1394برچسب:همدلی و هم‌زبانی ، شعار سال ، دولت و ملت ، دولت یازدهم ، عدم تحمل منتقدان,

] [ 16:55 ] [ محدثه میری ]

[ ]

طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، یکی از وظایف رهبری، تعیین سیاست‌های کلی نظام و نظارت بر اجرای آن است. (1) نماد اصلی این سیاست‌ها، ابلاغ سیاست‌های کلی آموزش‌وپرورش و اقتصاد مقاومتی و از این قبیل موارد بوده است که برای دستگاه اجرایی و نظارتی کشور الزام قانونی نیز ایجاد می‌کند. در شعاع این وظیفه‌ی قانونی، می‌توان نام‌گذاری هر سال توسط رهبر معظم انقلاب را نیز در این چارچوب تعریف کرد.
نام‌گذاری هر سال توسط رهبر انقلاب با نگاهی به گذشته و آینده‌ی روند پیشرفت ایران اسلامی انجام می‌گردد. گاه مسئله‌ها و مانع‌تراشی‌های ارزشی و گاه تلنگرهای اجرایی توانسته‌اند اولویت‌دهی رهبر انقلاب را به خود جلب کنند و نام‌گذاری سال جدید را متأثر نمایند. سال امام علی (ع) یا پیامبر اعظم (ص) و یا حماسه‌ی حسینی در کنار سال عزم ملی و مدیریت جهادی و یا سال اصلاح الگوی مصرف، از رویکردهای متفاوت رهبری نظام اسلامی است که البته منوط به همان سال نبوده، بلکه هرکدام نشان‌دهنده‌ی بُعدی از الزامات پیشرفت همه‌جانبه‌ی جامعه‌ی اسلامی ایران است.
با توجه به شرایط سال‌های اخیر و ورود دشمن در عرصه‌ی جنگ اقتصادی و اعمال تحریم‌های همه‌جانبه بر نظام و مردم ایران، شاهد تأثیر این جهت‌گیری دشمن در سوگیری‌های رهبر انقلاب، چه در ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی به‌عنوان راهکار عبور از مانع‌تراشی‌های دشمن و چه نام‌گذاری سال‌ها در چند سال اخیر، بوده‌ایم. نام‌گذاری چند سال اخیر و توجه به پارامترهای اقتصادی و اجرایی، مؤید تأکید ویژه‌ی ایشان به این حوزه و فوریت حرکت در زمینه‌های اقتصادی است.
در شرایطی که نظام اسلامی توانسته است از بحران مشروعیت و امنیت در دوره‌ی حیات خود با صلابت و سربلندی عبور کند و در مقابل شبهات و هجمه‌های ارزشی و ایدئولوژیک به سطح بالایی از نهادینگی مشروع در سطح جامعه دست یابد، دشمنان خارجی و بدخواهان داخلی با وجود عجز در به بحران کشیدن انقلاب اسلامی در حوزه‌ی اندیشه، این‌بار سعی دارند در حوزه‌ی مطالبات معیشتی، کارآمدی نظام جمهوری اسلامی را خدشه‌دار کنند و با استفاده از حربه‌ی تحریم و اخلال در امور اجرایی، با ایجاد نوعی نارضایتی اجتماعی، به‌نحوی ساختار سیاسی موجود را ناکارآمد جلوه دهند و در گام بعد، اندیشه و ارزش‌های انقلاب اسلامی را مسبب بروز مشکلات نشان دهند و هدف اصلی خود در برچیدن جمهوری اسلامی را عملی نمایند.
رهبر معظم انقلاب علاوه بر تصریح بر شکست تحریم‌ها، این اتفاق را به‌نوعی فرصت قلمداد می‌کنند و می‌فرمایند:

«آن‌ها گفتند تحریم‌های هوشمند یا تحریم‌های فلج‌کننده، اما می‌بینیم که این تحریم‌ها نه آن‌چنان هوشمند بود، نه فلج‌کننده بود. خب، همین تحریم‌ها موجب شد که در بسیاری از چیزهایی که خودکفایی نداشتیم، به خودکفایی برسیم، تحرک خوبی را در زمینه‌های علمی به وجود بیاوریم، کارهای بزرگی را در زمینه‌ی تولیدات صنعتی و نظامی و غیرنظامی در کشورمان شاهد باشیم و به راه‌های گوناگونی برای اینکه این تحریم را خنثی کنیم، برسیم.» (2)

بدون تعصب و شعارزدگی باید گفت با توجه به هدف‌گذاری تحریم‌کنندگان در فلج کردن اقتصاد کشور، این برنامه‌ریزی همچون بسیاری از برنامه‌های دشمنان نتوانسته است اهداف خود را محقق کند، اما این به معنی عبور از مشکلات ناشی از تحریم و آسیب‌پذیری اقتصادی ما نخواهد بود. سلسله اقدامات متناسب در شرایط موجود در قالب سیاست‌های مقاومتی مؤید مشکل‌آفرینی دشمن در این عرصه و عزم جدی رهبر فرزانه‌ی نظام اسلامی جهت عبور از این مانع بزرگ است.
یکی از اصول بنیادین و زمینه‌ساز تحقق اقتصاد مقاومتی، تلاش برای مردمی کردن اقتصاد است. تاریخ انقلاب اسلامی نشان داده است در هر برهه‌ای، مردم در حل مشکلات و مسائل وارد شده‌اند، معضلات با سرعت بیشتری حل شده و عبور از بحران‌ها امکان‌پذیر شده است. بند اول ابلاغیه‌ی اقتصاد مقاومتی نیز به این موضوع اختصاص یافته است. در این بند، این‌گونه به مشارکت آحاد مردم اشاره شده است: تأمین شرایط و فعال‌سازی کلیه‌ی امکانات و منابع مالی و سرمایه‌های انسانی و علمی کشور به‌منظور توسعه‌ی کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیت‌های اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاری‌های جمعی و تأکید بر ارتقای درآمد و نقش طبقات کم‌درآمد و متوسط. (3)
نام‌گذاری سال جدید با عنوان «دولت و ملت، همدلی و هم‌زبانی» در این راستا قابل تفسیر است. اشاره به یکی از بسترهای تحقق اقتصاد مقاومتی و درخواست از آحاد جامعه برای همراهی با دولت و دستگاه اجرایی، عبور از شرایط موجود را ممکن خواهد کرد. نکته‌ی مهم در شعار امسال، توجه به دو سطح همدلی و هم‌زبانی است. هم‌زبانی مردم و دولت که جنبه‌ی روانی و ظاهری دارد، موجبات تلطیف فضای اقتصادی و کاهش تأثیر حربه‌های دشمن در تفرقه‌اندازی بین جامعه و مسئولین را فراهم می‌‌کند و در پیشگاه ناظران منطقه‌ای و بین‌المللی، مانوری غیرت‌مدارانه را به نمایش خواهد گذاشت.
از طرفی توجه به همدلی، همکاری مردم و دولت در عرصه‌های اجرایی را مدنظر قرار می‌دهد. در این عرصه، شعار به‌تنهایی کافی نیست و اگر با اقدام عملی مردم و دولت همراه نگردد، آسیب‌هایی نیز به‌همراه خواهد داشت. مردم نجیب ایران همان‌طور که با متانت خاص خود حاشیه‌های اجتماعی ناشی از تحریم را دامن نزدند، باید با همکاری بیشتر، زمینه‌ی شکوفایی اقتصادی و عبور از مشکلات را فراهم آورند. البته سوی دیگر این همدلی و هم‌زبانی مربوط به دولت است. به همین جهت، او نیز باید در جهت همدلی با مردم گام‌هایی بردارد. به‌طور کلی، باید گفت در صورت تحقق این امر، زمینه‌ی مشکل‌آفرینی در حوزه‌ی کارآمدی، کاهش می‌یابد و فرصت برای خیزش بزرگ فراهم می‌شود.
جهت درک بهتر اهمیت همراهی مردم و دولت برای عبور از مشکلات و فعال کردن ظرفیت مردم ایران، می‌توانیم بیانات رهبر انقلاب در پیام نوروزی ایشان را مورد بررسی قرار دهیم. ایشان در این رابطه می‌فرمایند:

«آنچه در این ساعت مایلم به ملت عزیزمان عرض کنم، این است که این ظرفیت عظیم و مهم دست‌یافتنی است، ولی شروطی دارد. یکی از مهم‌ترین شروط عبارت است از همکاری‌های صمیمانه‌ی میان ملت و دولت. اگر این همکاری صمیمانه از دو سو شکل بگیرد، یقیناً همه‌ی آنچه جزء آرزوهای ماست، دست‌یافتنی است و آثار آن را مردم عزیزمان به چشم خواهند دید. دولت، کارگزار ملت است و ملت، کارفرمای دولت است. هرچه بین ملت و دولت صمیمیت بیشتر و همکاری بیشتر و همدلی بیشتری باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت. باید به یکدیگر اعتماد کنند؛ هم دولت ملت را به معنای واقعی کلمه قبول داشته باشد و ارزش و اهمیت و توانایی‌های ملت را به‌درستی بپذیرد، هم ملت به دولت که کارگزار کارهای اوست، به معنای حقیقی کلمه اعتماد کند... لذا به نظر من، امسال را باید سال همکاری‌های گسترده‌ی دولت و ملت دانست. من این شعار را برای امسال انتخاب کردم: دولت و ملت؛ همدلی و هم‌زبانی. امیدواریم این شعار در عمل تحقق پیدا کند و هر دو کفه‌ی این شعار، یعنی ملت عزیزمان، ملت بزرگمان، ملت با همت و با شجاعتمان، ملت بصیر و دانایمان و همچنین دولت خدمتگزار بتوانند به این شعار به معنای حقیقی کلمه عمل بکنند و آثار و نتایج آن را ببینند.» (4)

مدل مردمی کردن راه‌حل‌های اجتماعی که نقش کلیدی در پیروزی انقلاب داشت و همچنین توانست نظام و جامعه‌ی ایران را از بحران‌های امنیتی و تحمیل هشت سال جنگ سربلند بیرون آورد، امروز نیز در قالب نهضتی مردمی می‌تواند راهگشای معضلات اقتصادی ایران باشد. رهبر انقلاب بعد از بدیل‌سازی در مقابل تحریم و رویکرد سازش در قالب سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، سعی دارند با بسیج مردمی و گستراندن مسئله‌ی اقتصاد کشور در بین تک‌تک افراد جامعه، بار دیگر از این مدل برای عبور از مشکلات استفاده نمایند. توجه به خرید کالای ایرانی و فرهنگ‌سازی در این رابطه و ایجاد حس مسئولیت عمومی در قبال تولید داخلی را می‌توان از مصادیق این موضوع قلمداد کرد که در بیانات ایشان در حرم رضوی نیز مورد اشاره قرار گرفت.

 

پی‌نوشت‌ها:
1. اصل یکصدوده قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
2. بیانات در دیدار رئیس‌جمهوری و اعضای هیئت‌دولت 6 شهریور 90.
3. ابلاغیه‌ی سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، 30 بهمن 1392.
4. پیام نوروزی به‌مناسبت آغاز سال 94.

تحلیل‌های مختلفی برای تبیین طرح کلی اندیشه مقام معظم رهبری ارائه شده است که هر یک بخشی از این منظومه کلی را معرفی می‌کند. اما به نظر می‌رسد بهترین روش تحلیل و تبیین، روش تحلیل منظومه فکری ایشان با استناد به مقوله «فرآیند تحقق اهداف انقلاب اسلامی» [1] می‌باشد که در برهه‌های مختلف مورد تأکید معظم‌له قرار گرفته است. به عبارتی، برای درک مفاهیم مختلف به ظاهر پراکنده، بهترین روش جایابی این مفاهیم در مقوله فوق می‌باشد. با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان نگاهی متفاوت نسبت به علت پدیده نام‌گذاری سال‌ها توسط مقام معظم رهبری داشت. به زعم راقم سطور، بر اساس بیانات معظم‌له که می‌فرمایند نظام کنونی ما در مرحله سوم یعنی دولت اسلامی قرار دارد [2]، جهت‌گیری‌های کلی نظام نیز باید در جهت تحقق این مرحله برآیند و از این رو، در نام‌گذاری‌های سال‌ها که مخاطب اصلی آن دولت به مفهوم نهاد حکومت -قوه قضائیه، مجریه و مقننه و سایر نهادهایی که زیرمجموعه آن‌ها قرار می‌گیرند- و ملت می‌باشد نیز این سیر کلی دیده می‌شود.
قبل از بیان این نگاه متفاوت، ابتدا نام‌های سال‌های 1379-1393 بیان خواهد شد. ذکر این نکته نیز خالی از لطف نمی‌باشد که گرچه ممکن است دیدگاه‌های صحیح دیگری نیز وجود داشته باشد، اما در مقاله پیش رو، نگاه به فرآیند تحقق اهداف انقلاب اسلامی در تعلیل نام‌گذاری سال‌ها پررنگ‌تر شده است.

 

سال‌های 1369-1377؛ تمرکز بر اصلاح اقتصادی دولت اسلامی

 

گرچه در ظاهر این سال‌ها بدون نام بوده‌اند، اما با توجه به تأکید ایشان بر روی مفاهیمی نظیر «عدالت اجتماعی» در سال 1372، «وجدان کار» و «انضباط اجتماعی» در سال 1373، «انضباط اقتصادی و مالی» و مقابله با ریخت‌وپاش، زیاده‌روی و اسراف در سال 1374، مبارزه با اسراف، زیاده‌روی و نابود کردن اموال عمومی و شخصی در سال 1375، عزم عمومی در مقابله با اسراف در سال 1376 و صرفه‌جویی در سال 1377، تلاش ایشان برای القای اهمیت گذار از مرحله دولت اسلامی از مجرای انضباط اقتصادی دولت به وضوح قابل مشاهده است. زیرا در خلال سال‌های فوق و با توجه به جهت‌گیری‌هایی که در دولت‌های این دوره پیگیری شد، «نگاه به پیشرفت، نگاه غربی بود؛ یعنی همان راهی که آن‌ها رفتند، این‌ها هم باید بروند؛ تصورشان این بود. خودشان را در حد انگلیس و فرانسه و آلمان هم نمی‌دیدند؛ در حد همین کشورهایی مثل کره جنوبی می‌دیدند». [3]

 

سال‌های 1378، 1379، 1381 و 1385؛ الگوآفرینی سیاسی و اجتماعی

 

از مهم‌ترین خصوصیات سال 1378، مصادف شدن با صدمین سالگرد میلاد امام خمینی (ره) بود و از همین روی، این سال به نام سال «امام خمینی (ره)» نام‌گذاری شد. مقام معظم رهبری وجود چهار خصوصیت 1. فکر روشن و روشِ خردمندانه، 2. اراده، تصمیم و عزم راسخ و قاطع، 3. خلقیات انسانی و والا و 4. تدین، تعبد، ایمان دینی و اعتقاد راسخ به ارزش‌های اسلامی و قرآنی -که چهار خصوصیت ممتاز امام خمینی (ره) بود- در میان ملت و مسئولان کشور را راه رسیدن به اهداف ملی اعلام کردند. [4]
در سال 1379، ابتدا و انتهای سال با عید غدیر مقارن گردید و از این روی، ایشان این سال را به نام مبارک «امیرالمؤمنین (ع)» نام‌گذاری نمودند. ایشان فرمودند: «ما می‌توانیم در سایه نزدیکی به امیرالمؤمنین (ع)، به آرزوی بزرگ کشور و ملتمان و نظام جمهوری اسلامی -یعنی عدالت اجتماعی- نزدیک شویم. امیدوارم که ما مسؤولان کشور -در درجه اول- و همه آحاد مردم تلاش کنند تا بتوانیم عدالت اجتماعی را در این کشور، مستقر کنیم». [5]
فروردین و اسفند 1381 نیز با عاشورای حسینی هم‌زمان شد و لذا این سال به نام «عزت و افتخار حسینی» نامگذاری شد. در سال 1385، با توجه به جسارت‌هایی که به ساحت عظمای نبوی شد، مقام معظم رهبری این سال را به نام ایشان نامیدند. به اعتقاد ایشان، «درس پیغمبر اسلام برای امتش و برای همه بشریت، درسِ عالم شدن، قوی شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است». [6]

 

سال 1382 و 1383؛ تمرکز بر جلوگیری از انحراف

 

متأسفانه در خلال سال‌های موسوم به دولت اصلاحات -اگر چه اقدامات سازنده‌ای نیز در این دوران انجام گرفت و ما نیز منکر این حقیقت نیستیم-، برخی جهت‌گیری‌های سیاسی مسیر حرکت به سوی تحقق اهداف انقلاب اسلامی را منحرف کرد. از همین روی، مقام معظم رهبری بار دیگر با نام‌گذاری این سال‌ها به نام «نهضت خدمت‌رسانی به مردم» و «پاسخگویی سه قوه به ملت ایران»، تلاش کردند تا این حرکت را دگربار به مسیر اصلی آن بازگردانند. یعنی بجای دعواهای سیاسی و هدر دادن توان اجتماعی در این جهت، ایشان از مسئولین خواستند تا با نهضت خدمت‌رسانی به مردم، زمینه پرسش و پاسخ میان مردم و مسئولین برای رصد بازدهی کارکرد دولت فراهم شود.

 

سال‌های 1380، 1384، 1392؛ تأکید بر اهمیت مشارکت

 

در هر نظام سیاسی، میزان مشارکت یکی از مؤلفه‌های بررسی میزان مقبولیت عمومی آن نظام است. نام‌گذاری سال 1380 به نام «اقتدار ملی و اشتغال‌آفرینی»، 1384 به نام «همبستگی ملی و مشارکت عمومی» و 1392 به نام سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» ناظر به همین نکته است. لازم به ذکر است، اشتغال‌آفرینی و ایجاد حماسه اقتصادی که در نام‌گذاری‌های سال‌های فوق مورد توجه قرار گرفته است، از جمله کارکردهای یک دولت اسلامی است.

 

سال‌های 1386-1393؛ فراهم شدن زمینه تحقق دولت اسلامی

 

رهبر معظم انقلاب در سال 1384 فرمودند: «این وضع جدیدی که در کشور به وجود آمده است و تشکیل دولت و گرایشی که امروز در عموم مردم و در دولت‌مردان مشاهده می‌شود، این نوید را می‌تواند بدهد که اوضاع برای برگرداندن جهت‌گیری غلط، اوضاع مساعدی است». [7]
همچنین در جای دیگر می‌فرمایند: «امروز خوشبختانه یک وضع استثنایی در طول چندین سال گذشته وجود دارد ... شعارهای اساسی انقلاب به عنوان محور برنامه‌ریزی‌ها و حرکت‌ها و سیاست‌ها اعلام می‌شود». [8]
این امر حکایت از این دارد که از سال 1384 شرایطی در کشور فراهم شد که زمینه تحقق دولت اسلامی را میسر کرد. از همین جهت، نحوه نام‌گذاری سال‌ها از سال 1386 به بعد براساس مؤلفه‌های دولت اسلامی قابل مشاهده است که عبارت‌اند از:
-   1386؛ «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» به منظور هم‌سو کردن نیروهای سیاسی و اجتماعی در راستای تحقق این هدف
-   1387؛ سال «نوآوری و شکوفایی» به هدف شکستن شالوده‌ها و روندهای کند موجود در جهت نیل به این هدف
-   1389؛ «همت مضاعف و کار مضاعف»

به نظر می‌رسد، رهبر معظم انقلاب به منظور تسهیل و تسریع در این روند، برخی معیارهای اقتصادی دولت اسلامی را نیز با نام‌های سال بیان کرده‌اند. به عبارتی، آنچه لازمه اقتصاد مقاومتی- به عنوان پایه اقتصادی دولت اسلامی- است را با نام‌گذاری بر روی سال‌ها نشانه‌گذاری نموده‌اند. از همین روی مشاهد می‌شود که در سال 1388، 1390، 1391 و 1393، نام‌گذاری‌ها دقیق‌تر و متمرکز بر روی محور اقتصادی می‌باشد.
-   1388؛ حرکت مردم و مسئولین به سوی اصلاح الگوی مصرف
-   1390؛ جهاد اقتصادی و فراتر رفتن از حرکت‌های طبیعی در مسیر اقتصادی
-   1391؛ تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی به منظور حل مسئله تورم و اشتغال
-   1393؛ اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و با مدیریت جهادی

 

سال 1394 سال «دولت و ملت؛ همدلی و همزبانی»

 

پر واضح است که این نام را نیز می‌توان در چهار چوب مرحله دولت سازی اسلامی که سومین مرحله از فرآیند تمدن‌سازی اسلامی است، تحلیل نمود. برطرف نمودن شکاف دولت ملت که می‌توان آن را از جمله شکاف‌های فعال در جامعه دانست که در شرایط حاضر با طرح فسادهای اخیر در فضای عمومی نیز تشدید شده است، می‌تواند موجب پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی گردد. برای رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی، همدلی و همزبانی دولت و ملت و برطرف نمودن شکاف بین این دو از جمله ضروریات است. دولت اسلامی دولتی است از دل ملت و برآمده از آن که خواست اسلام و مسلمین را پی می‌گیرد به همین جهت تحقق همدلی و همزبانی دولت و ملت برای رسیدن به دولت اسلامی ضروری است. در این جهت نه دولت باید ملت را نامحرم و غیر خودی بداند و او را در روند مدیریت کشور و تصمیمات شرکت ندهد و نه ملت، دولت را به حال خود رها کند و خود را در قبال اتفاقات و حوادث مسئول نداند. البته باید دقت داشت که همزبانی و همدلی این دو رکن جمهوری اسلامی یعنی دولت و ملت، طرفینی است؛ بدان معنا که نباید این نامگذاری به همدلی و همزبانی ملت نسبت به دولت و بلعکس دولت نسبت به ملت تفسیر شود.
دولت اسلامی دولتی است که از یک سو فرهنگ سیاسی مردم در آن مشارکتی است و سوی دیگر دولت صرفاً به دنبال تحقق خواست نخبگان و گروه‌های قدرت و ثروت نیست بلکه خواست آحاد مردم مسلمان را پی می‌گیرد.

 

ارزیابی نهایی

 

با توجه به نام‌گذاری‌های فوق، اگر چه مخاطب این نام‌ها عموم مردم و مسئولین هستند [9] و بدون ورود مردم به عرصه تحقق نام سال‌ها، عملاً تلاش‌های دولت نیز ابتر می‌ماند؛ اما این دولت است که با جهت‌دهی به حرکت‌های مردمی و کنترل آن، زمینه تحقق این نام‌ها و هدف‌ها را فراهم می‌کند. از همین روی نگارنده معتقد می‌باشد، تا دولت کنونی- به معنای عام آن- نتواند از مرحله دولت اسلامی عبور کند و مسئولین نظام ما به نصاب لازم یک مسئول اسلامی در حکومت دینی نرسند ولو حرکت‌های مردمی نیز شکل بگیرد، به علت هدر رفت سرمایه اجتماعی و عدم هم‌سو بودن این حرکت‌های خودجوش مردمی -در برخی موارد، خنثی‌کننده یکدیگر- اهداف انقلاب اسلامی محقق نخواهد شد. به عبارتی، بر اساس اهدافی که انقلاب اسلامی طی می‌کند و تاکنون توانسته است از دو مرحله انقلاب اسلامی و نظام اسلامی عبور کند، این امر منطقاً و عقلاً صحیح به نظر می‌رسد که شخص حاکم اسلامی تمام نیروها، حرکت‌ها و سرمایه‌ها را مصروف طی این مرحله طولانی نماید. این مراحل به‌گونه‌ای چیده شده‌اند که بدون تحقق مرحله قبل، مرحله بعد بدست نمی‌آید؛ یعنی تا دولت اسلامی محقق نشود، جامعه اسلامی و به تبع آن دو، امت اسلامی -طی تک‌تک این مراحل در درون هر یک از دولت‌های اسلامی- بدست نمی‌آید.
البته ما در این مقاله منکر این امر نیستیم که مخاطب نام سال عموم مردم هستند و اصلاً، بخشی از اهداف مرحله جامعه اسلامی همزمان با نیل به مرحله دولت اسلامی در حال تحقق است؛ زیرا در این زمینه هم مردم مسئولیت دارند و هم مسئولان. اما آنچه مورد مدعاست این است که مخاطب اصلی این نام‌ها و شعارها مسئولان به عنوان کارگزاران تحقق دولت اسلامی است تا با هم‌جهت کردن نیروهای اجتماعی، زمینه را برای پشت سر گذاشتن این مرحله فراهم کنند.

امروز ام‌القرای جهان اسلام و انتظارات و توقعاتی که از دولت و ملت ایران اسلامی در سطح منطقه و کشورها و ملت‌های مسلمان می‌رود و از همه مهم‌تر جایگاه رفیع جمهوری اسلامی در جامعه بین‌الملل و تأثیرگذاری در سیاست‌های جهانی، اقتضای آن دارد که در داخل کشور یکپارچگی و یگانگی در گفتارها و رفتارها ملموس‌تر از هر زمانی جریان داشته باشد و این مهم بدون نهادینه‌سازی و تقویت بنیه‌های همدلی و همزبانی، امکان‌پذیر نخواهد بود، چه آنکه ریشه تمامی فتنه‌ها و ناکامی‌ها، تشتّت و تفرقه‌ها نیز در گسست و شکاف و چندگانگی می‌باشد. به‌ویژه اگر با هواهای نفسانی و بدعت‍های ناشی از کبر و عجب و خودپسندی و سیاست زدگی همراه گردد. در این که همدلی و همزبانی دو عنصر مطلوب و شایسته هر جامعه کوچک و بزرگی است هیچ تردیدی نیست، اما آنچه در این خصوص باید مورد توجه ویژه قرار گیرد الزامات همدلی و همزبانی است که به برخی از آنها به اختصار اشارت می‌رود:

 

1- همدلی و همزبانی ریشه در نوع نگرش‌ها و بینش‌ها دارد و به عبارتی محصول و میوه باورها و اعتقادات یک ملت و جامعه می‌باشد، بنابراین چه در سال 1394 که توسط بزرگ رهبر حکیم و فرزانه انقلاب، سال همدلی و همزبانی دولت و ملت نام گرفت و چه در هر زمان دیگری، اگر بخواهیم امتی هم‌صدا و زیر یک بیرق و پرچم، متحد و منسجم، راست‌قامت و استوار، عزت‌مند و پیروز بمانیم و با استقلال و اعتماد به نفس، قله‌های پیشرفت را در عرصه‌های مختلف فتح نماییم، باید نسبت به باورها و به تبع آن نوع نگرش‌ها و مواضع سیاسی و فرهنگی، انقلابی و ملی خودمان، اهل سنجش و محاسبه باشیم و در صورت لزوم، غیرتمندانه تجدید نظر نماییم. چه آنکه با اصرار بر روی مواضع و اندیشه‌های غلط امکان همدلی و همزبانی وجود نخواهد داشت. آدمی در هر سطحی که باشد باید بر این باور باشد که در گذر زمان ممکن است به لحاظ تمایلات نفسانی و یا القائات محیطی دچار چالش و یا آسیب گردد و لذا در فرآیند رشد و تعالی باید همواره از راهبرد اصلاح بهره جست، و البته مردان الهی که توانسته‌اند  در میان ملت‌ها و جوامع تحول و دگرگونی بنیادین ایجاد نمایند، ابتدا از نفس خویش آغاز نمودند و تا آخرین لحظه عمر همچون امام خمینی (رض) از مراقبت و اصلاح و هدایت نفس خویش غفلت نورزیدند.

 

2- همدلی و همزبانی در واقع دو روی یک سکه هستند، یکی ناظر بر مکنونات و نیت‌ها و انگیزه‌های قلبی و باطنی است و دیگری ناظر بر جلوه‌های بیرونی و رفتاری، گرایش‌ها و مواضع فردی و جمعی؛ و لذا آنچه حائز اهمیت است همراهی دل و زبان با هم است و به عبارتی همزبانی بازخورد همدلی است.

 

3- حفظ نظام دغدغه مشترکی که روح همدلی و همزبانی را در بدنه جامعه اعم از دولتمردان و آحاد مردم تقویت می‌کند. امام راحل (رض) به کرّات فرمودند: «حفظ نظام از اوجب واجبات است.» و حفظ نظام نیز مستلزم حفظ ارزش‌ها و آرمانهای هویت‌بخش جامعه اسلامی انقلابی است که بازتوجه و بازخوانی مستمر آن، هم برای دولتمردان و هم آحاد مردم به ویژه نسل جوان از ضروریات غیرقابل انکاری است که اهتمام به آن دامنه همدلی و همزبانی را می‌گستراند.

 

4- کانون اصلی همدلی و همزبانی، ولایت و رهبری است که با منویات و هدایت‌ها و هشدارهای حکیمانه خود همواره دولت و ملت را راهبری می‌فرماید. از این روی می‌توان مهم‌ترین پایه همدلی و همزبانی را محور اصلی همگرایی و هم‌آوایی جامعه و نظام یعنی ولایت و رهبری دانست.

 

5- تواصی به حق در پاسداشت از پایه‌های اساسی وحدت، و تواصی به صبر و استقامت در حفظ نظام و ارزشهای جامعه، زمینه‌ساز همدلی و همگرایی در جهت تأمین سلامت و امنیت و عدالت اجتماعی است که در ادبیات دینی از آن به دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر یاد گردیده است. بنابراین فرهنگ سازیِ نظارت ملی، و اقدام خیرخواهانه در نشر معروف و جلوگیری از منکر، نشان دیگری از تحقق همدلی و همزبانی می‌باشد.

 

6- ترجیح مصالح و منافع نظام و جامعه اسلامی بر منافع شخصی و گروهی و جناحی و حتی قومی و نژادی و... .

 

7- درک و شناخت متقابل دولت و ملت از شرایط و نیازهای یکدیگر، چنانکه رعایت حقوق متقابل دولت و ملت نیز در تقویت همدلی و همزبانی تأثیر مستقیم دارد، از طرفی دانستن حق ملت است و باید سیاست ها و برنامه های دولتمردان در هر سطحی، ظاهر و با طنش برای همگان عیان باشد و از طرفی دیگر همراهی و حمایت مردم از دولتمردان باعث دلگرمی و انگیزه خالصانه تر و بهتر برای خدمت بی‌منت خواهد بود.

 

8- احترام متقابل دولت و ملت، از جهتی بر دولتمردان است که به خواستگاه توده مردم که ولی نعمتان جامعه و نظام هستند احترام گذارده و با تقویت روحیه نقدپذیری و تواضع در مقابل نظارت‌های مشفقانه و نقدهای منصفانه در جهت تأمین انتظارات و توقعات منطقی آنان گام‌های مفید و مأثری بردارند و از سوی دیگر لازم است توده مردم از تخریب خدمتگذاران خود بپرهیزند و با اعتماد و احترام، روحیه‌بخش آنان باشند.

 

9- عنصر امید به آینده از اجزاء لاینفک همدلی و همزبانی است که به طور متقابل در راهبردهای نظام و دولت و مردم باید مورد توجه قرار گیرد و البته این امر نیز بدون داشتن نگاه خوش بینانه و پرهیز جدی از سیاه‌نمایی و تاریک‌انگاری میسّر نخواهد شد.

 

10- غیرت و تعصب ملی همراه با ابراز محبت و علاقمندی متقابل دولت و ملت، زمینه‌ساز ارتباط‌های عاطفی در برابر انجماد و برخوردهای تحکمی و طلبکارانه خواهد بود، این نوع ارتباط از دولت و ملت ید واحدی می‌سازد تا ضمن تمایلات قلبی متقابل و آرزوی سربلندی و عزت و پیروزی یکدیگر، در بحران‌ها و پیچ‌های حساس، یاریگر هم خواهند بود، در این صورت است که نه دولت احساس بی‌پشتوانه بودن و نه ملت احساس تنهایی و غربت خواهد داشت. چرا که هم دولت نیازمند حضور در صحنه و حمایت ها و پشتیبانی کانون قدرت و اقتدار یعنی مردم است و هم مردم نگاهش به دولتمردان وظیفه‌‍شناس و عاقل و بردبار و پرتلاش است تا از این رهگذر در تنگناهای گوناگون احساس بیگانگی نسبت به دولت برآمده از اعتماد عمومی و رأی خویش، ننماید.

 

11- اثرپذیری تضارب آراء و تنوع در اندیشه‌ها و سلیقه‌ها از خط و مشی و راهبرد اساسی هم‌دلی و هم‌زبانی، می‌تواند بسترساز رقابت‌های سالم و به دور از تنش‌های مرموز و دشمن شاد کن باشد. با این فرض است که وجود سلیقه‌های مختلف برای جامعه‌ای رو به رشد یک فرصت طلایی محسوب می‌گردد، مشروط به اینکه زمینه بهره‌مندی از اندیشه‌ها و سلایق مختلف به نحو مطلوب و ممکن فراهم باشد.

 

12- همدلی و همزبانی اگرچه به عنوان شعار سال 94 مشخص گردیده است ولی باید توجه داشت که وقتی از ناحیه بزرگ دیدبان تیزبین انقلاب امام خامنه ای (مدظله العالی) مطرح می‌گردد، دیگر شعار نیست بلکه نقشه راه و استراتژی و راهبرد و خط و مشی است که باید به منزله قوه محرکه و جوهره اصلی حرکت رو به جلو دولت و ملت همواره مطرح و مورد توجه باشد.

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه